دانلود کتاب قصه ما همین بود
سالها پیش که پدربزرگها و مادربزرگها، بچهها را پای کرسی جمع میکردند و برایشان قصه میگفتند، آخر کار نفسی میکشیدند و میگفتند:
«قصه ما به سر رسید، کلاغه به خونهش نرسید».
یا میگفتند:
«بالا رفتیم هوا بود، پایین آمدیم زمین بود، قصه ما همین بود».
بچهها فکر میکردند دیگر قصههای قصهگو تمام شد؛ ولی دوباره شبی از راه میرسید و وقت گفتن قصهای و حکایتی. (بیشتر…)
