مقدمه
زمانی که چیزی را با هشیاری احساس کنیم، ذهن ما آن را به قطعات معنادار زبانی تبدیل می‌کند که می‌توان به این قطعات عبارت «اندیشه» را اطلاق کرد. این قطعات زبانی در ذهن ما شناور می‌شوند و با واژه فکر ما آنها را برچسب‌دار می‌کنیم. تفکر بیانگر موارد زیر است:
تفکر نشان می‌دهند شما چه فردی هستید،
نماینده احساسات درونی شما هستند،
زاییده تخیلات ذهنیتان می‌باشند،
بازتاب دهنده ضمیر ناخودآگاه شما هستند. (بیشتر…)

اغلب کودکان شیرخوار، هنگام روبرو شدن با افراد نا آشنا و غریبه بطور ناگهانی دچار اضطراب می‌شوند. شاید متعجب شوید اگر کودکتان از شخصی که به او لبخند می‌زند، دوری کند و آشفته شود و ندانید که روش برخورد صحیح چیست. شاید نگران تنها گذاشتن او با مربی و یا پرستاران شوید. ولی باید بدانید که والدین نقش بسیار مهمی در کمک به کودکان خود در سازگاری آنها با تجربیات جدید دارند. این اطلاعات به شما در شناخت اضطراب جدایی و دادن احساس امنیت به فرزندتان کمک می‌کند. (بیشتر…)

رابطه مادر و فرزند، مهم‌ترین اصلی است که در رشد شخصیت انسان مورد تأکید اکثر روانشناسان قرار گرفته است. رابطه عاطفی میان مادر و نوزاد به روابط اجتماعی کودک در آینده شکل داده و نحوه برخورد مادر با کودک در چگونگی اجتماعی شدن و کسب مهارت‌های اجتماعی فرزند تأثیر بسزایی دارد. در واقع دلبستگی بین مادر و کودک شالوده اجتماعی شدن کودک را در سال‌های بعدی پی‌ریزی می‌کند. این پیوند در رشد سالم کودک امری جدی، گسترده و فوق‌العاده است.
طبق این نظریه ناتوانی کودک در برقراری پیوند دلبستگی استوار با یک یا چند تن در سال‌های اولیه زندگی با ناتوانی او در برقراری روابط فردی نزدیک در دروه بزرگسالی ارتباط دارد. (بیشتر…)

آیا شما در ذهن خود اصول و قواعدی برای نحوه رفتار دیگران با خود دارید؟
آیا می‌توانید هنگامی که کسی این اصول را زیر پا گذاشت، ناراحتی خود را بیان کنید؟
آیا قادرید وقتی انتظاری از شما دارند و شما نمی‌خواهید یا نمی‌توانید آن را انجام دهید، با آن مخالفت کنید؟
آیا احساس می‌کنید کنترل زندگی از دستانتان خارج است؟
آیا احساس می‌کنید دیگران مدام از شما سوء استفاده کرده و حقوق شما را زیر پا می‌گذارند؟
اگر دچار چنین احساسی هستید بی‌تردید شما تاکنون هیچ‌گونه مرزی میان خود و سایرین تعیین نکرده‌اید و یا از مرزهای تعیین شده متزلزلی برخوردار هستید. (بیشتر…)

ورود به دوره بزرگسالی معمولا با انتخاب شعل و همسر همراه است. صمیمیت در این دوره به معنای علاقمندی و داشتن تجارب مشترک با آنهاست که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از لحاظ این ویژگی نیز بین افراد تفاوت‌هایی وجود دارد، بطوری که با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و تجارت قبلی زندگی صمیمیت جایگاه ویژه‌ای برای برخی از افراد دارد و برای برخی دیگر چندان حائز اهمیت نیست و اینگونه افراد حتی تمایلی به ازدواج نشان نمی‌دهند. اما بطور کلی برای اکثریت افراد در اوایل بزرگسالی، صمیمیت و نیاز به آن، باعث پیوند و ازدواج می‌شود.
نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روانشناختی تأکید کرده است. در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. (بیشتر…)

ترتیب تولد به عنوان رتبه فرد در میان خواهران یا برادرانش تعریف می‌شود. بدین معنی که فرد چندمین فرزند خانواده است. اغلب اعتقاد بر تأثیر عمیق و پایدار ترتیب تولد بر رشد روانی اشخاص وجود دارد. این ادعا بطور پیوسته توسط پژوهشگران به چالش کشیده می‌شود. ترتیب تولد نقش قوی در روانشناسی و فرهنگ عامه دارد. بزرگتر یا کوچکتر بودن از خواهر برادرها و قرار گرفتن در معرض نگرش‌های متفاوت والدین، شرایط کودکی متفاوتی را به بار می‌آورند که به تعیین شخصیت کمک می‌کنند.
دکتر آدلر دوست داشت شنوندگان سخنرانی و میهمانان شام را با حدس زدن ترتیب تولد فرد بر اساس رفتار وی متعجب سازد. او درباره چهار موقعیت نوشت: فرزند اول، فرزند دوم، فرزند آخر و تک فرزند.
این کتاب علاوه بر تشریح شخصیت فرزندان در موقعیت‌های مختلف، به ارتباط ترتیب تولد و ازدواج نیز پرداخته است. (بیشتر…)

یکی از شگفتی‌های آفرینش، وجود تفاوت بین زنان و مردان است. علاوه بر تفاوت‌های فردی بین انسان‌ها، بطور کلی بین زن و مرد نیز تفاوت‌های بارزی از نظر جسمانی و روانی وجود دارد و همین امر توجه متخصصان و صاحب‌نظران را به خود معطوف داشته است.
مطالعه جنسیت و تفاوت‌های جنسی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. بیولوژیست‌ها و دانشمندان، پس از بررسی و تحقیق‌های متعدد به این نتیجه رسیدند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در پاره‌ای از صفت‌های اصلی بصورت ذاتی باهم فرق داشته و تحت تأثیر جنسیت باهم زندگی می‌کنند، ولی به گونه‌ای متفاوت از یکدیگر عمل می‌کنند.
در این کتاب تفاوت‌های شخصیتی زنان و مردان از نظر روانشناسی بررسی گردیده است.

فهرست مطالب این کتاب؛
– تفاوت‌های زنان و مردان از نظر روانشناسی
– تفاوت‌های معیاری و ارزش‌گذاری زنان و مردان
– مقایسه تمایلات جنسی بین زنان و مردان
– تفاوت‌های زنان و مردان در خرید کردن
– تفاوت‌های زنان و مردان در مکالمه با تلفن
– تفاوت‌های زنان و مردان در رانندگی
– تفاوت‌های زنان و مردان در مهمانی رفتن
– تفاوت‌های زنان و مردان از نطر شیوه‌های ارتباطی
و … . (بیشتر…)

تیپ شخصیتی، به اشخاصی اشاره می‌کند که چندین صفت یا ویژگی مشترک دارند. در حالت غیر رسمی ممکن است خود شما در ارتباط با تیپ شخصیتی طبقاتی را در ذهن داشته باشید. اگر بخواهیم هر یک از این تیپ‌های غیر رسمی را تعریف کنیم، برای هر یک از آنها مجموعه‌ای از ویژگی‌های متفاوت را در نظر خواهیم گرفت.
در طول سالیان طولانی، روانشناسان برای طبقه‌بندی شخصیت‌ها به انواع تیپ‌ها، روش‌های بسیاری را مطرح کرده‌اند. مثلا؛ روانشناس سوئیسی «کارل یونگ» بر این باور بود که مردم یا درون‌گرا هستند و یا برون‌گرا. اشخاص برون‌گرا پررو و معاشرتی هستند و به بیرون خود توجه دارند. اما اشخاص درون‌گرا، خجالتی و تودار هستند. بطور کلی این طبقه‌بندی‌ها ناکافی هستند و نمی‌توانند تفاوت‌های شخصیتی را نشان بدهند. به همین دلیل درجه‌بندی مردم بر پایه فهرستی از ویژگی‌ها، در مقایسه با طبقه‌بندی آنها به دو یا سه تیپ شخصیتی، اطلاعات بیشتری را در اختیار می‌گذارد.
در این کتاب به بیان انواع تیپ‌های شخصیتی اشاره خواهد شد که مهمترین کاربرد شناخت آنها در انتخاب همسر ظهور دارد. (بیشتر…)

کتاب درمانی معادل واژه Bibliotherapy است. واژه Bibliotherapy از دو واژه Biblio به معنای کتاب و Therapy به معنای درمان و شفا، اخذ شده است. ساده‌ترین تعریف کتاب درمانی، بهره گرفتن از کتاب به منظور خود ‌شناسی برای ایجاد دگرگونی است. کتاب درمانی یعنی استفاده از مواد خواندنی برگزیده در راهنمایی و حل مشکلات شخصی بوسیله مطالعه هدف‌دار.
در کتاب درمانی غیر از کتاب‌های پزشکی و روانشناسی معمولا از رمان، داستان و قصه استفاده می‌شود. کتاب‌ درمانی فقط منحصر به کتاب نیست، شعر یا هر نوشته دیگر نیز می‌تواند به عنوان ابزار کتاب درمانی استفاده شود. (بیشتر…)

آیا می‌دانید از نظر تفکر اخلاقی در چه سطحی قرار دارید؟
لورنس کلبرگ، (Lawrence Kohlberg) به اخلاق به عنوان یکی از عوامل مهم رشد فکری و روانی انسان نگریسته است. کلبرگ با بررسی و تحقیق فراوان، دریافت که استدلال اخلاقی افراد بسته به رشد اخلاقی شان متفاوت است. طبق نظر او تفکر اخلاقی طی مراحل و سطوح مختلفی رشد می‌کند.
تئوری او بر اساس عقیده سقراط که گفت: «عدالت غایت هر استدلال اخلاقی است» در حوزه استدلال اخلاقی به کار بست. روش او چنین بود که با ارائه محدودیت‌های اخلاقی در قالب داستان، تلاش کرد مراحل جهان شمول در رشد قضاوت اخلاقی را مشخص نماید.
برای مثال، در یکی از این داستان‌ها همسر مردی در حال مرگ است و نیاز به دارویی دارد که مرد استطاعت خرید آن را ندارد. مرد از داروساز تقاضا می‌کند آن دارو را ارزان‌تر به او بفروشد. وقتی داروساز امتناع می‌کند مرد تصمیم می‌گیرد، دارو را بدزدد! از آزمودنی‌ها خواسته می‌شود درباره عمل این مرد اظهارنظر کنند.
شما هم در این مورد به قضاوت بنشینید، تا دریابید در کدام یک از مراحل رشد اخلاقی قرار دارید. نظریه کلبرگ بیشتر قضاوت و استدلال فرد را در یک مسأله اخلاقی مورد توجه قرار داده است. (بیشتر…)