دانلود رمان کافه پیانو
«کافه پیانو»، داستان آدمی است که برای خودش کافهای زده تا بتواند همه مهریه زنش را جور کند و در نهایت آسودگی و آرامش بتواند کنار پنجره کافهاش بنشیند و خیابان را ببیند و سیگاری بکشد، یا پیپ خوش دستش را روشن کند و بوی خوش توتون را در هوا پراکنده کند و حواسش به درختها و پرندهها باشد و اگر خیال میکنید که این کافهچی آدم بدی است، سخت اشتباه در اشتباهید، چون یکی از خوبترین آدمهایی است که تا حالا در دنیای داستانی سروکلهاش پیدا شده و همچنین یک نویسنده نه چندان موفق، یک سردبیرِ سابقِ نشریهای ورشکست شده، یک پدر مهربان و یک همسر غرغروی سیگار بدست که علاقه بیحدی به «ناتور دشت» و «جی. دی. سالینجر» دارد. (بیشتر…)