کانال تلگرام

عضو کانال تلگرام کتاب فارسی شوید

قوم بنی‌اسرائیل

15 اردیبهشت 1392
بدون نظر

بنی‌اسرائیل همان پسران یعقوب و پیروان فعلی دین یهود هستند که پیامبر آنها حضرت موسی (ع)، و کتاب آسمانی شان تورات است.
بنی‌اسرائیل اجداد کلیمیان امروزی نیز هستند که از دوهزار سال قبل از میلاد مسیح در سرزمین فلسطین سکونت داشته و به چوپانی و گله چرانی مشغول بودند. بنی‌اسرائیل به چند قبیله قسمت می‌شدند و هر قبیله رئیسی داشت که او را شیخ یا پدر می‌گفتند.
از معروفترین شیوخ آنها حضرت ابراهیم (ع) بود که پدر تمام اقوام عبرانی محسوب می‌شد. بنی‌اسرائیل در زمان یعقوب به مصر مهاجرت کردند و بعد از مدتی به راهنمایی حضرت موسی (ع) به شبه جزیره سینا عازم شدند. چهل سال میان راه سرگردان بودند، موسی در گذشت (و یا به کوه طور رفت) و یوشع آنها را به کنعان رسانید.
بنی‌اسرائیل، بعد از فوت سلیمان (۹۷۴ ق.م) دو سلطنت تشکیل دادند؛ یکی دولت اسرائیلی و دیگری دولت یهود. دولت اسرائیلی را سارگن پادشاه آسور و دولت یهود را بخت النصر یا نبوکدنزر، پادشاه کلده منقرض کرد و عده کثیری از آنها را به اسارت برد که بعد از هفتاد سال کوروش، شهر زیبای بابل را فتح کرده، همه را به فلسطین عودت داد.
پس از آنکه حضرت موسی (ع) به پیامبری مبعوث گردید و بنی‌اسرائیل را به قبول دین و آیین جدید دعوت کرد، اقوام بنی‌اسرائیل به عناوین مختلفی موسی (ع) را مورد سرزنش قرار می‌دادند و هر روز به شکلی از او معجزه و کرامت می‌خواستند. حضرت موسی (ع) هم هر آنچه آنان مطالبه می‌کردند به قدرت خداوندی انجام می‌داد. ولی هنوز مدت کوتاهی از اجابت درخواست آنها نمی‌گذشت که مجددا ایراد دیگری وارد می‌کردند و معجزه دیگری از وی می‌خواستند.
قوم بنی‌اسرائیل سال‌های متمادی در اطاعت و فرمان برداری از فرعون مصر بودند و از طرف عمال او، همه گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری را متحمل می‌شدند. حضرت موسی (ع) با شکافتن رود نیل آنها را از قهر و غذاب آل فرعون نجات بخشید و به اذن الهی فرعونیان را در رود نیل غرق کرد. ولی این قوم بهانه جو به محض اینکه از مهلکه جان سالم بدر بردند مجددا در مقام انکار و تکذیب برآمدند و گفتند: «ای موسی! ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آنکه قدرت خداوندی را در بیابان سوزان و بی‌آب و علف به شکل و صورت دیگری به ما نشان دهی … » به درخواست حضرت موسی (ع) فرمان الهی نازل شد که بر آن قوم سایبانی از ابر بیفتد و برای آنها غذایی بیاید.
پس از چندی از موسی (ع) آب خواستند. موسی (ع) عصای خود را به فرمان الهی به سنگی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد که اقوام و قبایل دوازده گانه بنی‌اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند.
قوم بنی‌اسرائیل به آن همه نعمت‌ها و مواهب الهی قناعت نورزیده و مجددا به ایراد و اعتراض پرداختند که یک رنگ یکنواخت بودن غذا به مذاق و مزاج ما سازگار نیست! از نظر تنوع در تغذیه به طعام دیگری احتیاج داریم، به خدای خودت بگو که برای ما سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز بفرستد. (آقای دکتر غیاث الدین جزایری معتقد است که مطابق اخبار و روایات وارده مائده آسمانی ماهی و گوشت بریان بوده است که تا به زمین برسد مسلما چند روزی طول می‌کشد و خوردن گوشت مانده بدون پیاز، مسهل است. لذا چون قوم بنی‌اسرائیل تجربه فواید پیاز را می‌دانستند از حضرت موسی خواهان خوراک‌هایی شدند که یکی از آنها پیاز بوده است [اعجاز خوراکی‌ها، چاپ ۱۵، ص۲۰۶]).

ماجرای گاو بنی‌اسرائیلghoume-bani-esrael
طولی نکشید که در میان قوم بنی‌اسرائیل قتلی اتفاق افتاد که هویت قاتل معلوم نبود. از موسی (ع) خواستند که قاتل اصلی را پیدا کند. موسی (ع) فرمود: «خدای متعال می‌فرماید اگر گاوی را بکشید و دم گاو را بر جسد مقتول بزنید، مقتول زنده می‌شود و به زبان می‌آید و هویت قاتل اصلی را فاش خواهد کرد».
بنی‌اسرائیل گفتند: «از خدایت سؤال کن که چه نوع گاوی را بکشیم؟» ندا آمد که گاوی که نه پیر باشد و نه جوان. سپس رنگ گاو را پرسیدند. جواب آمد زرد خالص باشد. چون اساس کار بنی‌اسرائیل بر ایراد و بهانه جویی بود، مجددا در مقام ایراد و اعتراض برآمدند که این نام و نشانی کافی نیست و خدای تو باید مشخصات کامل تری از گاو، بدهد.
موسی (ع) که از آن همه ایراد و بهانه جویی خسته شده بود به کوه طور رفت. ندا آمد که این گاو باید رام باشد، زمینی را شیار نکرده باشد، از آن برای آبکشی در زمین‌های کشاورزی استفاده نشده باشد و خلاصه کاملا بی عیب و یکرنگ باشد.
بنی‌اسرائیل گاوی به این نام و نشانی پس از مدت‌ها تفحص و پرس و جو پیدا کردند و از صاحب آن به قیمت گزافی خریداری کردند و توسط آن و معجزه حضرت موسی (ع) هویت قاتل مشخص شد.

لینک کوتاه مطلب

http://ketabfarsi.ir/?p=1893